خاطرات من

خاطرات من

خاطرات من

خاطرات من

67

روزها گریه کردم شاید 4 روز تمام ... بخاطر نا فرجامیه عشق ، دوست داشتن خوبه اما دوست داشته شدن قشنگ تره ... تمام عشقم رو نثار آدمی کردم که میپذیرفت اما قلبش با من نبود !
نمیشه کسی رو مجبور کرد اما خوبه آدم صادق باشه .... 

وقتی کسی رو دوست داری حق نداری آدمای دیگه رو به بازی بگیری اون با من بازی کرد هم به عشق من جواب مثبت داد هم برای داشتن کسی که دوستش داشت تلاش کرد و تو این جریان اون دختر رو بدست اورد !!!
روزای سختی بود اما گذشت نمیگم احساسم بش دروغ بود سطحی بود نه عمیق بود واقعی بود اما قلبم شکست با همه احساسم گذاشتمش کنار ... بخشی از قلبم رو خاطراتم پر میکنن اما دیگه بش بها نمیدم!
لیاقت اون آدم عشق پاک من نیست نیاز یکی دیگس !

روزای بدی بود پر از غم هنوزم هست اما نه مثل قبلتر ! 

 

*** خدا کمکم کن لطفا

نظرات 1 + ارسال نظر
ماه تاب پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 22:35 http://unknowngirlcry.blogsky.com

انشالا درست میشه واسه هر کسی یک بار اتفاق افتاده خیلی دوست دارم بدونم چند سالته چه شکلی و... اگه فیسبوک داری یا هر چیز دیگه بهم خبر بده منم لینکت میکنم دوستم :*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد