خاطرات من

خاطرات من

خاطرات من

خاطرات من

52

مامان میخواس دعوتشون کنه ... خبر رسید خونه نیستن رفتن خونه خالش اینا آقای عاشق و خانوادشو میگم :(
حیف شد :(
چقد عید دلگیری شده :(
اینکه از کسی خوشت بیاد تو عجول باشی اون محتاط ...
کاش یه قدم برمیداشت فقط یک قدم

دعا

سال نو مبارک ... سال گذشته خوب نبود ... خیلی بد بود ... آقای عاشق اومده با خانوادش اهواز دیروز دیدمش :(
خوب بود هم اون به روی خودش نیورد هم من :(
کاش میشد مال من باشه :( 
آرزو بر جوانان عیب نیس دختر بودن بدیش گرفتار عشق یکطرفه شدنه :(