خاطرات من

خاطرات من

خاطرات من

خاطرات من

۴۹

این روزا ا ا ا روزای آخر کنکوره وقت جمع بندی و من حوصله ندارم !!!!
خسته شدم و ناامید ..
یعنی میشه موقع اعلام نتیجه من خوشحال باشم خدا جون ؟!
فقط این آرزومو بر آورده کنی ها عاشقت میشم !!!

آه

فقط یک آه ، به اندازه تمامه لحظه هام
دلم تنگه خدا
یادت باشه این لحظه ها رو
یادت باشه نیستی ... یادت باشه این روزا رو ... یادت باشه خدا ... یادت باشه همیشه ...

هی روزگار ...

گفت:انقد سیگار نکش میمیری
گفتم:اگه نکشم میمیرم
گفت:اگه بکشی با درد میمیری
گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم
گفت:هوای دودی جلوی دردو میگیره؟
گفتم:هوای صاف جلوی مرگو میگیره؟
یکم نگاهم کرد و گفت:بکش.... 

 

پ.ن :سیگاری نیستم اما خب این آدمو درک میکنم !

۴۸

اینکه نوشته های یه نفر جذاب نباشه بستگی به این داره که اون نوشته واسه جذاب بودن نوشته شده باشه یا نه !!!
این چیزایی که مینویسم اینجا ، واسه با حال بودن و خونده شدن نیست نه اینکه نخوام کسی بخونه ها نه !
اما خب هدفم چیز دیگس میخوام ذهنم رو خالی کنم بعضی چیزا رو ثبت شده داشته باشم تا بعدا یه نگاهی بشون بندازم ... اینو نوشتم در جوابه بعضی از دوستان !

۴۷

چقد جالب اتفاقایی میوفته تو زندگی که هیچ کس مقصر آن ها نیست بجز خودت و ساده اندیشی هات ... اینکه بدونی اما بخوای تجربش کنی ... میگذره اما تجربه رو تجربه اوضا رو خراب میکنه  

**
ارشد پوستم رو کند ... کاش دولتی  قبول بشم ... نکبت
 

***
این آقای عاشق قراره اسفند ماه بره خاستگاریه اون دختره ... دوس دارم ببینم نتیجش چی میشه !
زندگی عجب بازی های جالبی داره ... لذت میبرم از این سرگردانیه  آدمها ... 
   

****
دل هیچکی مثل من غربت اینجا رو نداره
دیگه حرفای علاقه همه مردن تو دلم